پریشب همسرم با داد و فریاد
زجا بر خاست و آواز سرداد:
که پیدا کرده ام گمگشته ام را
همانی را که گم کردم فلان جا
همان که بیست سال پیش لابد
کادو دادی به من روز تولد
همان که بابت گم کردن آن
قسم خوردم برای تو به قرآن
همان که بابتش با آه و زاری
زجیبت رفت ده تا یک هزاری
همان دُری که صد تایش اگر بود
دل من با تو از غم بی خبر بود
خدا را شکر بعد از این همه سال
به ما بیچاره ها رو کرده اقبال
اگر فردا بری آن را به بازار
یقینن می دهندت پول بسیار
و یک میلیون و اندی پول رایج
رود در جیب تو بهر حوائج
شوی میلیونر از الطاف دولت
خدا را شکر از این ناز ونعمت
بگیر این سکه را ای مرد خوشبخت
که تا گردد خیالت کاملن تخت
به خنده گفتمش که خوش خیالی
تو هم مانند او حالی به حالی
برای روغن و گوشت و حبوبات
سه کیلو پسته، یک جعبه شکولات
برای روسری و کیف و شلوار
وآن چه هست مایحتاج سرکار
گمانت سکه ی گمگشته کافی است؟
و یا این که نه ،خیلی هم اضافی است؟!
به جان حضرت آقای “جاوید”
نکن در این قضیه هیچ تردید
که ده تا از همین زرد قرشمال
اگر پیدا کنی باری به هر حال
ندارد ارزش آن ده هزاری
که دادم بابتش با آه و زاری
بخوان یک فاتحه یا جزء قرآن
برای پول ملی از دل و جان
یک روز ملا نصر الدین برای تعمیر بام خانه خود مجبور شد، مصالح ساختمانی را بر پشت الاغ بگذارد و به بالای پشت بام ببرد.
الاغ هم به سختی از پله ها بالا رفت …
ملا مصالح ساختمانی را از دوش الاغ برداشت و سپس الاغ را بطرف پایین هدایت کرد.
ملا نمی دانست که خر از پله بالا می رود، ولی به هیچ وجه از پله پایین نمی اید !!!
هر کاری کرد الاغ از پله پایین نیآمد.
ملا الاغ را رها کرد و به خانه آمد که استراحت کند.
در همین موقع دید الاغ دارد روی پشت بام بالا و پایین می پرد !!!
وقتی که دوباره به پشت بام رفت ، می خواست الاغ را ارام کند که دید الاغ به هیچ وجه آرام نمی شود. برگشت و بعد از مدتی متوجه شد که سقف اتاق خراب شده و پاهای الاغ از سقف چوبی آویزان شده، بالاخره آلاغ از سقف به زمین افتاد و مرد…
بعد ملا نصر الدین گفت : لعنت بر من که نمی دانستم که اگر خر به جایگاه رفیعی برسد هم آنجا را خراب می کند و هم خودش را می کشد …!!!

گلشیفته فراهانی در تازه ترین فعالیت خود با مجله فرانسوی استاندارد همکاری کرده و عکس های جدیدی از وی در این مجله به چاپ رسیده است

برای این که ببینید کسی دروغ میگوید یا نه، فقط کافی است یک اندازهگیری در مورد بینیاش انجام دهید، البته نه مثل پینوکیو، برای اندازه طول بینی، بلکه میزان دمای بینی.
به گزارش پاپساینس، محققین دانشگاه گرنادا، کشف تازه خود را اثر پینوکیو نامگذاری کردهاند و دلیل آن را هم حتما خودتان میتوانید حدس بزنید!
بله ماجرای پسرک چوبی که وقتی دروغ میگفت، طول بینیاش زیاد میشد! حالا مطالعات جدید محققین نشان میدهد که این داستان افسانهای، خیلی هم دور از واقعیت نیست.
یارو برای پسرش میره خواستگاری .......
پدر عروس میگه: اقا زاده دانشگام میرن ......
یارو میگه:مسافر گیرش بیاد چرا نه ...
کنون رزم ويروس ورستم شنو دگرها شنيـدستي اين هم شنو
که اسفنـديارش يكـي ديسك داد بگفتـا بـه رستم كه اي نيكـزاد
در اين ديسك باشد يكي فايل ناب كه بگـرفتم از سايت افـراسياب
چنين گفت رستم بـه اسفنـديار كه مـن گشنمه نـون سنگك بيـار
جوابش چنين داد خنـدان طـرف كه مـن نـون سنگك ندارم بـه كف
برو حال مي كن بدين ديسك,هان كه هـم نـون و هـم آب باشد درآن
پسر گلم يه دقيقه مياي كارت دارم...
پسرم خدا خيرت بده يه دقيقه بيا...
چه دختر نازي دارم من ، مامان جان بيا يه دقيقه...
و....
با توجه به نزديك شدن به روزهاي پاياني سال
و با توجه به خطر جدي خونه تكوني
در صورت شنيدن هر كدام از اين الفاظ توسط مادرتان
سريعا محل را ترك نموده ( حتي شده از پنجره بپرين پايين )
و ترجيحا تا ١ هفته به محل مذكور مراجعه نفرماييد !!!
لطفا ابن اخطار را جدي بگيريد ،
يكي جدي نگرفت تا الان ٤ تا فرش شسته!